به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، از اجرای فصل دوم «صندلی داغ» تا حضور در شبکه افق برای احمد نجفی طولانیتر از آنچه تقویمها نشان میدهند، رقم خورده است. نزدیکیاش با سیاست و مسائل جامعه و موضعگیریهای جنجالیاش، او را از قامت صرفا یک بازیگر و تهیهکننده سینما خارج کرده است. حضورش در هر برنامهای میتواند منش و مشی سازندگان آن برنامه را نشان دهد و حتی تحتالشعاع قرار دهد. با نجفی از اجرای برنامه «فردوس» گفتیم و البته سینمایی که او دربارهاش صریح حرف میزند و مدیران و مسئولان مختلفش را متهم میکند. میگوید حرفهایش با سند و مدرک است. دوسال پیش ویدئویی جنجالی از او منتشر شد که در خانه شماره دو سینما که شورای صنفی نمایش در آن مستقر است را با گِل پوشاند. او نسبت به وضعیت اکران فیلم «من یک ایرانیام» معترض بود. این روزها دوباره بر سر همین شورای صنفی نمایش، بین سازمان سینمایی و خانه سینما شکرآب شده است اما در این میان احمد نجفی از انحصاری در سینمای ایران میگوید با نگاهی سیاسی به جان فرهنگ افتاده است.
برنامههای زیادی را در شبکههای مختلف اجرا کردید. برنامه فردوس شبکه افق چه ویژگیهایی داشت که اجرای آن را قبول کردید؟
هر برنامهای یک نگاه ویژه دارد و لزوما اینطور نیست که تمام نگاهها را در خود پوشش بدهد. صرفا در این برنامه دوستان به این نتیجه رسیدند که درباره همدلی و همفکری و حتی معرفی کسانی که مشکلاتی در فقر در جامعه دارند، صحبت کنیم. همین کار هم انجام میشود. ما هم صرفا متمرکز هستیم روی همین همدلی، همفکری و گاهی انتقاداتی که بهنفع این ملت و مردم باشد تا شاید برخی مسئولان تنبل تکانی بخورند. امیدوارم این قضیه قدری پا بگیرد. خیلیها فکر میکردند این حرفها زدن ندارد ولی الان متوجه شدهاند زدن دارد و خیلی هم لازم است که بیان شود. برخی مسئولان ما باید کمک کنند البته همیشه نباید از مسئولان کمک خواست. مردم ما جلو بیایند و کمک کنند، گروههای جهادی جلو بیایند و کمک کنند و اینها را تشویق و ترغیب کنیم. شاید این نگاه به نوع دیگری وارد مقولات دیگری هم بشود.
یعنی بعد از ماه مبارک رمضان ادامه دارد؟
انشاءالله. هنوز به توافق کامل نرسیدیم و روی موضوعات برنامه تمرکز نکردیم ولی دوستان صحبت از ادامه کار میکنند ولی باید بررسی کرد. البته اگر قرار باشد رویهاش نسبت به رویه کار من و قبل متفاوت یا جداگانه باشد، انجام نمیدهم و آنها هم انجام نمیدهند. بههرحال قرار است قسمتهای دیگری را بعد از ماه رمضان انجام دهیم. در این خصوص گفتوگو میشود و اینکه 100 درصد انجام شود را کسی نمیتواند اطمینان دهد.
از برنامهای با چنین مختصاتی این توقع میرود که بهصورت جدی مباحثی درخصوص عدالتطلبی و حقطلبی مطرح کند. به چالش کشیدن مدیران و مردم در این برنامه قابلتوجه است که این ویژگی را قبلا هم از شما دیده بودیم. آیا تذکری هم در این مدت دریافت کردید که چرا فلان حرف را بیان کردید؟
ابدا. صریحا بیان میکنم ابدا اتفاق نیفتاده است، حتی اشاره یا بهصورت غیرمستقیم هم نبوده است. راحت حرفهای خود را بیان میکنم. من در مملکت خودم زندگی میکنم و امیدوارم بتوانم نگاه خود را به مردم حفظ کنم، من دنبال ثنا گفتن و فحشدادن نیستم، بعد از این همه سال که در این مملکت حضور داشتم آنچه لازم است را بیان میکنم و اگر اشتباه کنم حتما از مردم و مسئولان عذرخواهی میکنم ولی در این مدت تذکر وجود نداشته است. اگر اینطور بود میگفتم کس دیگری را قرار دهند که با سیاستهای آنها همخوانی داشته باشد. از روز اول کلمهای، اشارهای و حاشیهای نبوده است. یکی از دلایلی که من به آنها علاقهمند شدم و دوست دارم با آنها همکاری کنم، همین مساله است.
از طرف شبکه منظورم نبود، از طرف مسئولانی که از آنها انتقاد میکنید، تذکری نداشتید؟
خیر. فعلا خبری نبوده است. مسئولان ما قدری پوستکلفت شدند و میدانند وضعیت چطور است. یا از این گوش میشنوند و از گوش دیگر در میکنند. همه میگویند که یکسال بیشتر نمانده و چرا باید خود را جلوی سوال و جواب قرار دهم یا کاری کنم. برای همین است که بهشدت از گروههای جهادی که خودجوش و خوشفکر هستند بیشتر حمایت میکنیم. مسئولان دلسوز هم هستند که تشریف میآورند. همانند یک قسمت که معاون وزیر کشور حضور داشت. این مطالب را محکم بیان میکنم. امیدواریم گوش شنوایی باشد و مسئولان بشنوند و دل خود را هم به روی این حقایق باز کنند.
کمکهای زیادی تحتعنوان کمک مومنانه یا گروههای جهادی شده است ولی انگار زور فقر و بیعدالتی بیشتر است. تعداد صحنههای تلخ و آدمهایی که ممکن است ماهبهماه گوشت یا برنج نخورند، بیشتر است. چه اتفاقی افتاد که به اینجا رسیدیم؟ و هدف برنامه فردوس در این شرایط چیست؟
باید یکسری نقدها و دیدگاههایی که خودمان داریم نسبت به فقر و روابط اجتماعی را بیان کنیم اما باید هدف داشته باشیم. پیامهایی به برنامه فردوس و شبکه افق آمده است که صدها مورد هستند که گرفتارند و پول و کمک میخواهند، دارو میخواهند، فرزندان آنها مشکلات دارند. خواندن این مشکلات من را اذیت میکند. من نمیدانم این برنامه چقدر میتواند راهگشا باشد ولی اگر 10 مشکل را برطرف کند و وضعیت بهتری به این تعداد بدهد فکر میکنم رسالت خود را انجام داده است. باید این فضا را توسعه داد و گفت تا مدیران بفهمند آن روزهایی که در سکوت و نگو و نکن کار میکردند، تمام شده است. میخواهیم مدیران را تشویق کنیم از اتاقها و کنفرانسها بیرون بیایند و بین مردم بروند و راهحلهای درستی پیدا کنند. این راهحلها نباید موضعی و ساعتی باشد. این برنامه چنین هدفی دارد که دورترین نقطه ایران که خودم اسم آن را تاکنون نشنیدم، از من درخواستهایی دارند تا مشکلاتشان را برطرف کنم. برخی فکر میکنند بودجه دست ماست و امکانات را ما توزیع میکنیم ولی ما با گروههای جهادی تماس میگیریم و میگوییم فلان نقطه را دریابید. در برخی جاها ناعادلانه امکانات توزیع میشود و برخی دهیاران به خودشان میرسند. ما با اینها برخورد میکنیم.
نباید موقعیت ایجاد شود که یک عده هم سوءاستفاده کنند و فکر کنند چه خبر است. امیدوارم این را زودتر و بیشتر انجام دهیم و دهیاران و فرمانداران بدانند اتفاقاتی که از سوی جهادیان رخ میدهد برای آنها نیست و باید کمک کنند تا این امکانات بهدرستی تقسیم شود. در سیستانوبلوچستان از وضعیت موجود ناراحت هستم. توفان و باد دوباره شروع میشود و مردم در این سه ماه خاک میخورند. چه کار باید انجام دهند؟ روی این فکر میکنیم و حرف میزنیم. نه وزیر کشور و نه وزیر امورخارجه و نه وزیر بهداشت هستیم، این برنامه پتانسیل خاص خود را دارد و امیدواریم به جایی برسیم که بیشتر به حرف ما گوش کنند و هدف این است و هدف کوبیدن کسی یا مسئولی نیست، هدف احساس دیدن وقایع مهم است تا به مسئولان منتقل کنیم. اینکه چشم سالمی هم وجود دارد و برنامه با دقت زیرنظر دارد و صدای مردم را به گوش مسئولان میرساند. برنامهای 45دقیقهای داریم و تا جایی که معرفت و حس و دانایی ما اجازه میدهد وارد میشویم. انشاءالله فراگیر شود و بهتر انجام شود. سعی میکنیم به آنجا برسیم.
سینمای ایران قبل از عید سینما اوضاع خوبی نداشت و در سال چهار، پنج فیلم بود که خرج خود را درمیآوردند و تازه آنها هم فیلمهایی بودند که اهالی فن و منتقدان از آنها راضی نبودند و شوخیهای سطحی در آن فیلمها وجود داشت. همین شرایط حداقلی با آمدن کرونا از بین رفته و به دو فیلم رسیدیم که اکران آنلاین دارند و احتمالا چند مورد دیگر هم اضافه شوند. نگاه شما درباره وضعیت فعلی سینمای ایران چیست؟
در این شرایط سرمایهها از بین میرود. متاسفانه و با تمام وجود میگویم کجیها و کاستیهای فراوانی در سینما داریم. تا وقتی تهیهکنندههای بیتجربهای وارد سینما میشوند سینمای ایران بهطور کامل دچار وقفه و سکته میشود. الان هیچکسی به فکر افراد سینما نیست. آنهایی که در تدارکات و تولید بودند و حتی تهیهکنندههایی که با اندک سرمایهای فعالیت میکردند هم از دور خارج میشوند. نگاه به سینما نباید طوری شود که یکی، دو شرکت را درست کنند و منافع و امکانات را بهنفع خود تقسیم کنند. خبری را خواندم که انتظامی، رئیس سازمان امور سینمایی، گروه پخش فیلمها را خودش تعیین میکند، خبر خوبی است اما واقعا باید خودش تعیین کند نه اینکه باز زیر فشار همان اسامی و همان آدمهای قبلی بیاید. باید برای بعد از کرونا برنامهریزی کنیم. مسئولیت صنفی پخش باید تکلیف خود را مشخص کند.
باید دست خیلی از آقایانی که هرکاری هم کنند هیچ بلایی سر آنها نمیآید را کوتاه کنند؛ آقایانی که تعیین میکنند چه فیلمی باشد و چه فیلمی نباشد و دو،سه نفر هم بیشتر نیستند. من اعلام میکنم و همیشه هم گفتهام که این دو، سه نفر مشخص هستند و سازمان سینمایی کشور نباید تحتتاثیر این افراد باشد. اینها کار کرده و نشان دادهاند بلد نیستند و فقط منافع شخصی خود را اهمیت میدهند. همهچیز را برای خود میدانند، نه اینکه خود سینما برای آنها مهم باشد. در مملکتی هستیم که هر نوع اتفاقی رخ میدهد و ممکن است باز دو روز دیگر بهخاطر همدردی با مردم یا مشکلاتی که ایجاد میشود، سینما را تعطیل کنیم. ما باید آمادگی داشته باشیم. یکی از مشکلات ما در کرونا همین بود. زنجیره خوبی در پزشکی داریم. اینها باید همیشه فعال بمانند. سینما هم همین است. حداقل 200 سالن جدید سینما میخواهیم برای ایجاد این زنجیره. به شهرداری فشار بیاورند و شهرداریهای مختلف در کشور را پای کار بیاورند که هرکسی ساختمان بزرگ یا مجتمعی میسازد دو سالن سینما هم داشته باشد. روزی که فعالیت خود را شروع کنند درآمدی هم برای آنها خواهد داشت. بخش فرهنگی در مجتمعها وجود داشته باشد، وام بدهیم و کمک کنیم. اگر بخواهیم برای 10سال آینده برنامهریزی کنیم میبینیم که به 400 سالن سینمایی نیاز داریم. این بخش فرهنگ کشور است و فقط بخش دیدن و عشق کردن و لذت بردن و ساعاتی را گذراندن نیست. باید بپذیریم شرایط مملکت ما و نگاه ما و بحثهای ما فرهنگی است. در خیلی از فیلمها این دیده نمیشود و این صدمه میزند. قرار نیست بخشنامه شود و باید ذهن هر آدم نسبت به مملکت و فرهنگ خود حساس باشد.
یعنی به تعبیر شما دلایل وضعیت فعلی سینمای ایران، کمبودن سالنها و حضور آن دو، سه نفری است که میگویید؟
ببینید بعضیها یاد گرفتهاند شایعهای را بزرگ کنند و فیلم بسازند و بد و بیراه بگویند. این چیزی را حل نمیکند ولی مردم و خانوادهها را از سالنها دور میکنند. امیدوار هستیم سازمان سینمایی بتواند در این تفکر قدم بگذارد نه اینکه یک عدهای در آنجا نفوذ کنند. شاید 10 نفر هم نباشند و تفکر این 10 نفر است که سینمای ما را به اینجا کشانده است. آیا این تفکر پولپرستی و سرمایهاندوزی قسمتی است که قرار بود فرهنگی باشد. اگر میخواهید کار کنید کارخانه تاسیس کنید. هرچه درآوردید هم نوشجانتان اما اینکه فرهنگ را مستمسکی قرار دهید که در آن معاملاتی انجام شود و تولیدکاری هم شود، درست نیست.
ضدانحصار در سینمای ایران معنا ندارد. الان انحصار پخش و... دست دو، سه دفتر است. کسانی که من 30 سال است میشناسم. من نیتها و تفکر اینها را میدانم. اینها کار خود را بکنند و کسی جلوی اینها را نگیرد و در انحصار هم باشند؟ این ضدقانون و ضدفرهنگ است که همهچیز دست آنها باشد. این درست نیست. اینها سینما را به انزوا و عدم کسب مال میرسانند. همه نگاهها اینگونه شده و فیلمها را هم که شاهد هستید. باید جلوی اینها گرفته شود. منظور من این نیست کار اینها تعطیل شود. چه کسی گفته باید همه پخش دست آقای ایکس باشد؟ اسم هم میبرم و ابایی از این ندارم. چه کسی گفته سه شرکت که رابطه نزدیک و خانوادگی دارند باید فقط فعال باشند؟ این 10 نفر در اینجا هر کاری میخواهند انجام میدهند. کسی باید جلوی اینها بایستد. این راهی که در تولید فیلم داریم را باید تغییر داد. من اگر اشتباه میکنم عذرخواهی هم میکنم اما دیگران وقتی اشتباه کنند چه میشود؟ فیلمهای ما تبدیل به فیلمسازی بد شده است یعنی کاش پولساز بودیم. وقتی فیلمهای سخیف کمدی را مشاهده میکنم از خودم سوال میکنم که شأن و جایگاه مردم این حد است؟ این کمدی است؟ اینکه لحظهای مردم را بخندانید خدمت است؟ آیا تفکر ایرانی بعد از این همه سال ادبیات و فرهنگ این است که با چنین کلامهای سخیفی روبهرو شود؟ این شرایط را توسعه هم میدهند. باید دید چه کسانی مسئول هستند و این شکاف را در مردم ایجاد کردند و چه کسانی از این شرایط استفاده میکنند. همین تعدادی هستند که من میگویم. وقتی سناریویی را تولید میکنید و به دفتر این آقایان میبرید و میگویند این کار را کنید و آن کار را نکنید تا پخش کنیم، دخالت در امر فرهنگ است. اینها افراد باشعور و بافرهنگ و با ایدههای انقلابی نیستند که بتوانند وضعیت فرهنگی را بهتر کنند. فقط میگویند فیلم بفروشد و سهم ما را بدهید.
این چند سال انتقادات زیادی درمورد مسیری که سینمای ایران در پیش گرفته، مطرح میشود. به نظر شما برای تغییر این شرایط چه باید کرد و در آینده قرار است چه اتفاقاتی برای سینمای ایران رخ دهد؟
امیدوارم این مجلس شروع بهکار کند و مطمئنا من هم ساکت نخواهم بود. قوانین باید ترمیم شوند، اگر قرار است نگاه و راهی درست شود از مجلس و دولتها باید فشار بیاوریم. در این کشور نگاه و تفکر و آدمهای دیگری هم وجود دارند که سالهای سال زندگی خود را برای تفهیم فرهنگ، اقتدار قدرت فرهنگی کشور گذاشتهاند. این افراد باید بیایند و انحصار اینکه عدهای اختیار سینما و سالن را در دست دارند شکسته شود. انحصار به این معناست که یک تعدادی هم تولیدکننده و هم پخشکننده هستند و هم سالن سینما دارند. این سه قدرت را دست خود گرفتهاند و هر جایی بخواهند فیلمی را میکوبند و هر فیلمی که برای دوست و فامیلشان نباشد تا پورسانت بیشتری ندهد را میکوبند و خود را صاحب قدرت میدانند. در برخی برنامههای تلویزیون هم حتی همین آدمها از خود دفاع میکنند. همین افرادی که مورد نقد هستند و باعث شدند سینمای ما به اینجا برسد. چه معنی دارد همین افرادی که سینما را به اینجا رساندند از عملکرد خود تعریف و تمجید کنند. آدمهای دیگر هم در این سینما وجود دارند. من نمیدانم چطور میشود همیشه این افراد در برنامههای تلویزیون هستند. مثلا همین برنامه سینمایی که شبکه خبر پخش میکند را ببینید. انگار این برنامه مایملک این آقایان است؟ یکی نیست بگوید همین افراد مورداتهام هستند. قرار نیست من را بیاورند ولی از من داناتر و فرهنگیتر هم وجود دارند. از هر سه برنامه در یکیاش اینها هستند. از کسانی که متهم هستند با سوال حاشیهای پرسش میکنید. اصلا کسی نمیپرسد که شما مسئول این شرایط هستید و این میزان فیلم و این میزان انحصار دارید و باید جواب دهید. همه باید برای سینما تلاش کنیم. دشمنی خاصی با کسی نداریم. مشتری پروپاقرص برنامههای تلویزیون همین افراد هستند. انگار فرد دیگری متولد نشده یا کار نکرده یا میترسند کسی بیاید بهشدت انتقاد کند. اینهاست که من را آزار میدهد و باید هشدار داد و گفته شود.
چند روز پیش کسی در برنامه فردوس به من بدترین توهینها را کرد و من تا حد شعور و دانشم جوابش را دادم. عدهای گفتند چرا جواب میدهید؟ گفتم خوب است که بگویم. اجازه دهید بفهمیم نقص ما کجاست و چقدر درست رفتار کردیم. چه معاند باشد و چه نباشد. توضیح دهید و چرا میترسید؟ اینطور است که میتوانید با مردم روبهرو شوید و کمک به بهبود رابطه کنید. اینکه گروه خاصی را بیاورند فقط از خود دفاع میکنند و نهتنها دفاع میکنند که حمله هم میکنند، این هنر نیست. همه را از قافله سینما جدا کردهاند. دهها شرکت در آمریکا وجود دارد و فیلم ساخته میشود، ممکن است در یکی، دو فیلم «بازی اقتصادی» وجود داشته باشد اما بازی سیاسی پشتپرده نیست.
اما در سینمای ایران، نگاه این چند نفر سیاسی است و هدفشان از بین بردن این فرهنگ است. از من شکایت کنند تا بررسی کنیم که میتوانیم این را ثابت کنیم یا خیر. این بد است که هرکسی به فکر جیب خود است. کسانی که آه نداشتند با ناله سودا کنند اگر گیرشان آمده نوشجانشان اما متهم هستند به اینکه پولها در خارج از کشور صرف خرید ویلاها و آپارتمانهای شخصی است. از اینجا درمیآورید که آنجا خرج کنید؟ این فرهنگسازی است؟
دردهای ما این است. من مسئول عدالتپروری جوامع بشری نیستم. چقدر من انتقاد کردم و چقدر خواستم که پرسوجو کنید. کار بسیاری از بچههای سینما به کارکردن در پیک موتوری و آژانس رسیده است. از رسانهها میخواهم به خانه سینما بروند و ببینند این بچهها چه میکنند و از کجا میخورند. چطور بعد از 30سال تجربه و سابقه کاری، زندگی خود را اداره میکنند. به دست آوردن این تجربه سنگین است. بیکار در آژانس و پیکموتوری کار میکنند، این شأن سینماست؟ سه، چهار شرکت انحصار دارند. قبلا اینها را گفتهام و... .
منظور شما تیم سرتیپی است؟
بله. همه یا با هم فامیلند یا آشنا هستند. آدمی که هیچ چیزی نداشته است صاحب این همه سینماست چون دولتی بوده و روابط داشته است. کسی نیست پرسوجو کند. بپرسید آقایان چطور درآمد کسب کردند. من بارها بیان کردم و یک نفر هم پرسوجو نکرد که ببیند من درست میگویم یا خیر. تنهایی نمیتوان اینها را تغییر داد. من هم قرار نیست پرچم هوا کنم که گرد هم بیایند، هرکس به وسع خودش حرکت کند. من با اسم بیان کردم، با نوع سینماهایی که بود اسم بردم. چهکسی دنبال این رفت که ببیند احمد نجفی درست میگوید یا اشتباه میکند؟ اگر نشر اکاذیب و اتهامزنی است شکایت کنند و من ساکت میشوم. سینماها را به دست گرفتهاند و علیه همکاران دیگر از این حربه و قدرت استفاده میکنند و آنها را میکوبند و از دور خارج میکنند. هنرپیشههای میلیاردی را زیرپناه خود گرفتهاند. آن هالیوود سابق مرده است. اینکه یک قرارداد 10 فیلمی میبستند تا ستاره درست کنند. شما در این روابط ناقص اقتصادی و فرهنگی این وضعیت را درست کردید. مسئولیت سازمان سینمایی باید مشخص شود. برخی مدیران که از این طیف هستند اصلا محل نمیگذارند. کسی در فارابی میگفت «من یک ایرانی هستم» فیلم توهینآمیزی است. گفتم چرا؟ گفت برای اینکه رئیس فدراسیون یقههای سهسانتی پوشیده است یعنی منظور این است که تمام نظام... . من نگاهش کردم و گفتم خجالت نمیکشید؟ میخواهید اذیت کنید؟ میخواهید توهین کنید چیز دیگری پیدا نکردید؟ این همه مردم لباس اینچنینی میپوشند، من و شما هم میپوشیم. ایراد گرفتند که چرا رئیس فدراسیون کشتی در فیلم شما یقه سهسانتی پوشیده است! اینکه کروات میزنند و لباسهای آنچنانی در فیلمها میپوشند توهین نیست؟ این فرد قائممقام بنیاد فارابی بود. من هم میدانم او با چه کسی است. این هم تمام میشود و من صبورانه نشستهام. همه زندگی خود را دادم که پرچمی در فیلم ما با دقت بالا برود. همه را کنار گذاشتند و میگوید رئیس فدراسیون کشتی شما اینچنین لباس پوشیده و این را سمبل توهین به نظام میدانند. ببینید ما کجا ایستادیم؟ بنیاد فرهنگی فارابی وقتی این حرف را بیان میکند وای از دیگران! چراکه با این چندنفری که گفتم دوست و رفیق است و با اینها نشست و برخاست کرده است. جوابگوی این آقا تا آخر عمرم هستم. من هم جوابگو هستم و هم رها نمیکنم. من این همه تلاش کنم، 70 روز خارج از کشور، 30 درجه زیر صفر، با این نیت کار کنم پرچم کشورم به بهانه ورزش، هوا برود و به من اینطور بگویند؟ چقدر باید توهین تحمل کرد؟ اینها چه کسانی هستند که در بنیاد کار میکنند؟
البته زمان اکران فیلمتان، فقط منتقد عملکرد فارابی در دولت فعلی نبودید. ایراداتی هم به وضعیت خانه سینما و عدمحمایتشان از صنوف داشتید. یعنی نهتنها در خانه سینما بلکه از سوی دولت هم از شما حمایت نشد؟
یک قدم، یک نوک انگشت نبوده است. هرچه هم میروم و میآیم فقط برای من بدهکاری میفرستند و طلبکار هستند. به رفقای خودشان که صدها برابر من به فارابی بدهکار هستند چیزی نمیگویند که فیلمهای آنها ضدبشریت و ضدایرانی و ضدفرهنگی است. به جایی خواهیم رسید که بازرسی کل کشور را باید وارد کنیم که این چه وضعی است که فقط هوای رفقای خود را دارید؟ در اکران و همه حوزهها فقط هوای رفقای خود را دارند. دیکتاتوری اینها در همهجا مشخص است. ببینید صنوف در خانه سینما چه وضعیتی دارند. یک نفر بپرسد و ببینند حرفهای من درست است یا خیر. اگر حرفهای من درست نیست من سکوت میکنم و دنبال کار دیگری میروم. 25 سال است که میگویم یک نفر بپرسد این چیزها وجود دارد یا خیر. صدای کسی درنمیآید. اینها را تحقیق کنید. من نمیخواهم بدون تحقیق حرف من را تایید کنید. ببینید چقدر سینمای پیکموتوری داریم. ببینید این همه سال این همه پولی که گرفتند به چه کسی رسیده است؟ درست و منطقی به افراد میرسد یا خیر؟ متاسفانه این دور از واقعیت است و از عمد این کار را میکنند. اشتباه نمیکنند بلکه به عمد چنین میکنند. من چیزهایی در همان دوره خانه سینما دیدم از کسانی که اسم ببرم، تعجبآور است. اینها دنبال کار فرهنگی نیستند. دنبال کار سینما نیستند. نگاهها و حمایتهای سیاسی برای کسی که میخواهد رئیسجمهور و وزیر شود دارند تا بتوانند از امکانات آنها استفاده کنند.
به تلویزیون هم این انتقاد را دارم چرا همواره چهارنفری که مورداتهام هستند و همه سینما بیان میکنند حضور دارند؟ این باید گفته شود و شنیده شود. آمار اینها مشخص شود که مثلا این فیلمها را ساختهاند و این درآمدش است و الحمدلله مالیات هم که نمیدهند.
فکر میکنید افرادی که همچون شما انتقاداتی نسبت به وضعیت فعلی سینما دارند چه رویهای را باید در پیش بگیرند و راهحلتان چیست؟
باید در قضیه وارد شویم. مسئولانی که بعدا وارد میشوند بدانند جوابگو باید باشند. مجلس بعدی باید یک تحقیق و تفحص کند تا ببینید چه چیزهایی از این جماعت و سینما درخواهد آمد. اینها یا چهار ساله یا هشت ساله فقط به فکر این هستند که بخورند. دوباره در یک گوشهای میروند و میگویند هشت سال دیگر باز میآییم. باید روشی پیدا شود که هر کسی با هر رئیسجمهوری به جایی نرسد که موقت باشد و سینما و فرهنگ را نابود کند. شورای انقلاب فرهنگی این همه مصوبات درباره سینما دارد. چرا کسی آن را اجرا نمیکند؟ همه کارها خلاف شورای انقلاب است. اگر قرار است مصوبات شورای انقلاب فرهنگی درباره سینما اجرایی نشود خب سینما را از شورای انقلاب فرهنگی حذف کنید. درباره کتاب تصمیم بگیرند اما سینما را کنار بگذارند. یا نمیبینند که شرایط خیلی بد است یا اگر میبینند و مصوبات دارند که باید اجرا شود. مصوبات شورای انقلاب فرهنگی اندازه یک کتاب است. چرا اجرا نمیشود؟ باید از چه کسی مطالبه کرد؟ شورای انقلاب فرهنگی باید تحقیق کند و بداند سینما به کجا میرود و توسط چه کسانی و با چه نیتی است. من بلندگو و میکروفن ندارم که ضبط کنم. کار من نیست. من مطالب را بیان میکنم. اگر حرف بد و اشتباهی است عذرخواهی میکنم، اگر درست است آنها باید عذرخواهی کنند که چرا تا الان کاری نکردهاند! نمیتوان جلوی چشم مردم و روی این نواقص سرپوش گذاشت. همه آن را بیان میکنند و از شرایط مینالند.
* نویسنده: سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار